روانشناسی کودک و نوجوان

سکوت کودکان شکلی از گفتگو با جهان اطراف

سکوت کودکان، شکلی از گفتگو با جهان اطراف

سکوت کودکان، شکلی از گفتگو با جهان اطراف

آیا تا به حال فکر کرده‌اید سکوت کودک می‌تواند بلندتر از فریادهایش حرف بزند؟

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که فرزندتان بعد از یک روز سخت، بی‌صدا به خانه برگشته و بدون آن‌که حرفی بزند، به اتاق خود رفته باشد. وقتی از او پرسیده‌اید: «چه شده؟» فقط شانه بالا انداخته یا با یک «هیچی» گفتگو را تمام کرده است. این لحظه‌ها برای والدین پر از نگرانی‌اند؛ چون حس می‌کنند چیزی در دل کودک در جریان است، اما هیچ راهی برای رسیدن به آن پیدا نمی‌کنند.

در چنین موقعیت‌هایی، بسیاری از افراد به دنبال کلمات می‌گردند؛ دنبال سوالی که بتواند کودک را وادار به حرف زدن کند. اما گاهی آنچه لازم است، فقط دیدن سکوت است، نه پر کردن آن با حرف! چون کودکان، مخصوصا در سال‌های اولیه رشد، بسیاری از احساس‌هایشان را نه با زبان، بلکه با رفتار، نگاه و همین سکوت‌ها بیان می‌کنند.

در کتاب «گفتگو با کودکان و نوجوانان»، به لحظاتی اشاره می‌شود که کودک در برابر سوال مستقیم، واکنشی نشان نمی‌دهد، اما وقتی اجازه دارد در سکوت خودش را نشان دهد، احساس امنیت بیشتری می‌کند. در واقع، سکوت برای برخی کودکان، پناهگاهی امن است؛ جایی برای بازسازی خود، یا حتی برای آزمایش اینکه آیا بزرگترها تاب شنیدنِ نشنیدن را دارند یا نه.

وقتی کودک با سکوت «نه» می‌گوید

مادر سامیار تعریف می‌کرد که پسر 10 ساله‌اش بعد از بازگشت از خانه مادربزرگ، کاملا ساکت بود. نه به تلویزیون نگاه می‌کرد، نه به سوال‌های مادر جواب می‌داد. اما یک چیزی در چشمانش موج می‌زد؛ نوعی دلخوری خاموش. وقتی مادر سعی کرد او را تشویق به حرف زدن کند، سامیار بیشتر خودش را عقب کشید. اما وقتی مادر فقط کنارش نشست و چیزی نگفت، بعد از چند دقیقه، سامیار خودش گفت: «مامان… چرا همیشه مامان‌بزرگ میگه من بچه ننه‌ام؟»

در این داستان ساده، نکته‌ای مهم نهفته است: گاهی کودک ابتدا نیاز دارد سکوتش دیده شود، تا بتواند آرام‌آرام به سمت گفتگو بیاید. او با حرف نزدن، شاید نه می‌گوید؛ نه به قضاوت، نه به سوال‌های فوری، نه به فشار برای توضیح احساساتی که هنوز خودش هم درست نمی‌فهمد.

آیا تا به حال احساس کرده‌اید که چیزی در سکوت کودکتان دارد فریاد می‌زند؟ در این لحظات، شاید لازم نیست از او بخواهید حرف بزند، بلکه کافی است همراه سکوتش بمانید؛ بدون عجله، بدون تفسیر و فقط با بودن‌تان.

سکوت، گاه زبانِ رابطه است؛ نه نشانه‌ی دوری

هلیا نوجوانی 13 ساله بود که در جلسه‌ای با مادرش، هیچ کلمه‌ای به زبان نمی‌آورد. وقتی مادر گفت: «خب دیگه، شروع کن، بگو چی شده»، هلیا فقط به پایین نگاه کرد و انگشتانش را پیچ‌وتاب داد. در ظاهر هیچ چیزی نمی‌گفت، اما سکوتش پر از تنش و اضطراب بود. شاید در ذهنش می‌گفت: «اگر حرف بزنم، اشتباه میشه، پس ساکت بمونم بهتره.»

در بسیاری از تعامل‌ها با کودکان و نوجوانان، آن‌ها زمانی سکوت می‌کنند که احساس می‌کنند فضای گفتگو، امن نیست. این امنیت فقط به معنای نبود خشم یا دعوا نیست. گاهی کافی‌ست احساس کنند قرار است حرف‌هایشان اصلاح شود، تحلیل شود یا بدتر، نادیده گرفته شود. در این شرایط، ترجیح می‌دهند سکوت کنند تا کمتر آسیب ببینند.

در کتاب اشاره می‌شود که بعضی سکوت‌ها، نه فقط پاسخ به شرایط بیرونی، بلکه شیوه‌ای درونی برای پردازش احساسات هستند. کودک با خاموش ماندن، فرصت می‌دهد تا احساساتش ته‌نشین شوند؛ مثل لیوانی که خاک از آن بلند شده و باید مدتی بماند تا آبش دوباره شفاف شود.

پس شاید در لحظاتی که کودک یا نوجوان‌تان لب به سخن نمی‌گشاید، این سوال را از خودتان بپرسید: «آیا الان باید بشنوم، یا باید فقط باشم؟» گاهی فقط نشستن در کنار او، بدون انتظار یا فشار، خود نوعی گفتگو است.

آیا تا به حال فکر کرده‌اید سکوت کودک می‌تواند بلندتر از فریادهایش حرف بزند؟

سکوت، تمرین نادیده گرفته نشدن

تا به حال با کودکی روبه‌رو شده‌اید که در جمع‌ها پرحرف و بازیگوش است، اما به‌محض قرار گرفتن در موقعیت‌های خاص، مثل یک جلسه خانوادگی یا موقعیت جدید، ساکت و خیره می‌ماند؟ یکی از مادرها می‌گفت: «پسرم توی مدرسه خیلی فعاله، ولی وقتی میریم مهمونی، یه گوشه میشینه و اصلا چیزی نمیگه. نمی‌دونم چرا این‌قدر تغییر می‌کنه.»

این سکوت‌ها همیشه نشانه خجالت یا اضطراب نیستند. گاهی کودک با این خاموشی، در حال آزمونِ رابطه‌هاست. او می‌خواهد ببیند آیا بدون آنکه برای جلب توجه سروصدا کند، کسی او را می‌بیند؟ سکوت، در اینجا تبدیل می‌شود به تلاشی برای دیده‌شدن بدون نقش‌بازی، و این تلاشی ارزشمند است.

کودکانی که بارها در موقعیت‌های مختلف احساس کرده‌اند فقط وقتی دیده می‌شوند که کار خاصی بکنند، ممکن است یاد بگیرند که برای باقی‌ماندن در رابطه، باید همیشه چیزی «ارائه» کنند. اما برخی کودکان، ناخودآگاه با سکوت مقاومت می‌کنند: «آیا اگر فقط باشم، باز هم دوستم داری؟»

به سکوت کودک گوش بدهید، نه فقط به حرف‌هایش

اگر قرار باشد یکی از مهم‌ترین مهارت‌ها در رابطه با کودک را نام ببریم، شاید «گوش‌دادن» باشد؛ اما گوش دادن فقط به کلمات نیست. ما باید یاد بگیریم که به حضور کودک هم گوش بدهیم. به حال‌و‌هوایش، به چشم‌هایش، به حالتی که کنارمان می‌نشیند.

اینکه چطور در برابر این سکوت‌ها واکنش نشان دهیم، به ما بستگی دارد. اگر سعی کنیم سریع‌تر برای به حرف آوردنش، سکوت را «خراب» کنیم، ممکن است کودک احساس کند باید از خودش دفاع کند. اما اگر نشان دهیم که سکوتش را هم می‌شنویم، او شاید با آرامش بیشتری ما را به دنیای درونش راه دهد.

گاهی وقت‌ها، کافی‌ست به کودک بگویید: «می‌دونم الان نمی‌خوای حرف بزنی؛ اشکالی نداره، من اینجام.» این جمله ساده، بیش از هر سوالی می‌تواند درِ گفتگو را باز کند. چون در آن، خبری از فشار نیست و فقط حضور هست.

در کنار کودک ماندن، حتی وقتی نمی‌داند چه بگوید

پدر نیما تعریف می‌کرد که بعد از دعوایی با دوستش، پسرش ساعت‌ها بی‌کلام در خانه می‌چرخید. پدر چند بار پرسید که چه شده، اما جوابی نگرفت. بعد تصمیم گرفت کنار او بنشیند، بدون سوال و تحلیل؛ فقط با او بازی فکری کرد. نیم‌ساعت بعد، نیما با صدایی آرام گفت: «بابا، فکر می‌کنی اگه یه بار دیگه ازش معذرت بخوام، مسخره‌م می‌کنه؟»

این لحظه، لحظه‌ای است که کودک از درونِ سکوتش، پلی می‌زند به سمت رابطه. او وقتی حس کند که در سکوتش تنها گذاشته نمی‌شود، راحت‌تر می‌تواند دوباره به کلمات اعتماد کند. این یک تمرین مهم است: در کنار کودک ماندن، حتی وقتی خودش هم نمی‌داند از کجا شروع کند.

گاهی کودک نیاز دارد احساس کند بزرگ‌ترها برای سکوت او جا دارند. یعنی می‌توانند این فضا را نگه دارند، بدون آنکه آن را با حرف‌زدن‌های بی‌وقفه پر کنند. همان‌طور که در موسیقی، سکوت بین نت‌ها ملودی را شکل می‌دهد، در رابطه با کودک هم، گاهی سکوت، خودش بخشی از ارتباط است.

وقتی والدین یا مراقبان کودک یاد می‌گیرند که سکوت را تهدید نبینند، بلکه به آن مثل زبان نادید‌ه‌ای نگاه کنند، کم‌کم کودک هم می‌فهمد که برای دیده‌شدن، لازم نیست همیشه چیزی بگوید. کافی‌ست باشد. و این «بودن» شاید صادقانه‌ترین شکلِ حضور باشد.

جمع‌بندی مقاله

سکوت در کودکان و نوجوانان، همیشه نشانه دوری یا مشکل نیست. گاهی آنچه گفته نمی‌شود، از هر حرفی واقعی‌تر است. وقتی یاد بگیریم که فقط شنونده کلمات نباشیم، بلکه حضور کودک را نیز احساس کنیم، رابطه‌ای عمیق‌تر و امن‌تر می‌سازیم. در این مسیر، ماندن کنار کودک در لحظات سکوت، نه‌تنها کمکی به اوست، بلکه پیامی روشن دارد، اینکه تو را همان‌طور که هستی، می‌پذیرم؛ با کلمه‌هایت و بی‌کلمه‌هایت.

  1. سکوت در کودکان می‌تواند نشانه احساسات حل نشده یا ناتوانی در بیان هیجان‌ها باشد.
  2. برخی کودکان برای پردازش احساسات خود، نیاز دارند در سکوت بمانند تا دوباره احساس امنیت کنند.
  3. واکنش والدین به سکوت کودک، بر شکل‌گیری اعتماد و رابطه تأثیر زیادی دارد.
  4. گاهی کودک با سکوت خود، در حال آزمودن این است که آیا بدون نقش‌بازی هم دیده می‌شود یا نه.
  5. در لحظات سکوت، حضور والدین بدون فشار و پرسش می‌تواند آغازگر گفتگوهای عمیق‌تر باشد.

برای اندیشیدن بیشتر

سکوت کودکان، شکلی از گفتگو با جهان اطراف

منبع مقاله

این مقاله از کتاب Dialogues with Children and Adolescents انتخاب شده است.

دیدگاه ناشناس

شما می‌توانید دیدگاه خود را بصورت کاملا ناشناس و بدون درج اطلاعات شخصی خود ثبت نمایید.